پارت هفتم خندیدن ماه 🌚🌙✨

وا من که از چند وقت پیش آماده کردم
من یادم نبود خوب
تهههههههه دلم برات تنگ شده بود
سلام عشقمممم
درحال بغل کردن
واه واه چقدر چندشن این دوتا کوک که حواسش به منه
راست میگه یونا یکذره محلش نزارم
کوک: لیا لیاااا لیاااا وا چرا جوابمو نمیده؟
داره خودشو جر میده کوک یعنی منو دوست دارع؟
لیا جوابمو بده
وا افتاده دنبالم خوب دارم میرم خونه دیگه
اههههههه دستممم
که لباشون بهم میخوره
کوک.......
لیا!!!!!!!!! تعجب
وای ولم کن پسره ی دیوانه
چرا جوابمو نمیدی
مگه برات مهمه؟ ما فقط دوسته ساده ایم
نه نیستیم
گفتم ماااا دوست ساده ایممممم
که دوباره بوسش کرد
واییییییی ولم کن دیگع
هوففف من چیکار کردم که قهری؟
هیچکار فقط ولم کن
ها
رفت آره واییی دوبار بوسم کرد
صبح روز بعد)
چرا بهم محل نمیزاره
لیا تو فکر خیالی
نه نیستم
آر سال دیگه روز آخر مدرسست دیگه نمیبینی کوک هههههههه
میشه کم گوه بخوری
وا دوستش داری؟
ولم کنننننن یونا دیگه مدرسه تموم شد
وا چتهه؟
خداحافظ
دیدگاه ها (۰)

بچه ها من تا پارت هفتم براتون گذاستم بقیشو بعدن میزارمفداتون...

خندیدن ماه

پارت ششم

پارت پنجم خندیدن ماه 🌚🌙✨

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط